سوال حضرت موسی از خداوند جهت سر موت
این چنین گفت موسیِ صاحب نظر یا رب از احوالِ موتم ده خبر
خلق کردی در جهان از مرد و زن مرگش اندر پی، بگو سرّش به من
گفت یا موسی زِ من کردی سوال نیمی از عِلمم بوَد ای نیک حال
وحی شد از جانب پروردگار سوی موسی کِی برو تخمی بکار
کِشتِ گندم کرد آن نیکو سرشت سبز و خرم شد زِ پس آماده گشت
پس درو بنمود و کوبید آن جواد داد بر باد و یا به نارش بر نهاد
کرد چون ممتاز گندم را زِ کاه پس روان شد سوی درگاه اِله
چون که موسی رفت اندر کوه طور در مناجاتِ خداوند غفور
گفت یا موسی به من برگو جواب از سخن ها آنچه را باشد ثواب
پاسخم برگو کنون ای نیک رو وَز چه بنمودی تو کشت خود درو
گفت یا رب گندم آمد در ثمر جمع کردم تا نگردد زان حدر
کاه و گندم را زِ هم کردم جدا تا خوراکِ گاو و انس گردد سوا
گفت حق، من هم نمایم این چنین تا جدا نیک و بد آید در زمین
در قیامت عدلِ من گردد پدید تا نمایم من جدا نیک از پلید
نور از ظلمت جدا سازم زِ عدل تا شود نیکو جدا از هر دَغل
این بوَد معنی از موت و حیوة تا نماند شک و ریبی در جهات
دیوان شهید-صفحه 70
توسط : شهید علی طاهریان