شعر، شهدا، هنرمند
قالب وبلاگ

 آداب و ادب

س- اصل انسانیت چیست؟

ج- کَرَمِ مرد به جود است و کرامت به سجود       هر که این هر دو ندارند عَدمَش به زِ وجود

س- صفات پسندیده را بیان نمایید؟

ج- اول، ایمان به خدا؛ دوم، یقین؛ سوم، توکل؛ چهارم، تقوی؛ پنجم، عدالت؛ ششم، عبادت؛ هفتم، شجاعت؛ هشتم، عفت و عصمت؛ نهم، غیرت؛ دهم، قناعت و وفای به عهد؛ یازدهم، گشاده رویی؛ دوازدهم، بذل و بخشش.

س- موفقیت در دنیا و آخرت چیست؟

ج- از صبر و شکیبایی.

س- مومن چگونه باید باشد؟

ج- حال مومن همچو زنبورِ عسل              جای نوشش نوش، جای نیش، نیش

خویش را صافی کن از اوصاف خویش        تا ببینی ذاتِ پاکِ صاف خویش

س- طرز زندگی را چگونه بیاموزیم؟

ج- قناعت و وفا را از سگ، راه رفتن را از گاو، غذا خوردن از اُشتر، آب خوردن از الاغ، بزرگی از شیر، گوشه گیری از جغد، جماع و سحرخیزی از کلاغ و شب زنده داری از خروس، پاکیزگی از گربه، صبر از مور، اتحاد و اتفاق از زنبور عسل، فرزند داری از کبوتر، عاقبت بینی از هدهد.

س- چگونه در زندگی دنیا با مردم رفتار نماییم؟

ج- راضی به قضای خدا بودن و از طمَع سرپیچی نمودن، با مردم با روی خوش سُلوک نمودن، از حیله و ریا و دغل دور بودن، هرچه به خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسندیدن، با اخلاقِ حمیده، ظاهر و باطن پاک نمودن، پیشه نمودن تقوا و به زیردستان ترحّم نمودن و غضَب ننمودن، بخشودن گناه مردم، به عهد خود وفا نمودن، ردِّ امانت نمودن و بذل نمودن و دیگران را به خود مقدّم داشتن.

زینتَ خود کن اخلاق نیکو                        زیورِ هر دو جهان باشد در او

حاتَمِ عصر است اخلاق ای عزیز                کز وی آسوده است هر بُرنا و پیر

سفره ی گسترده باشد صبح و شام          می رسد فیضش به خَلق از خاص و عام

شاخه ای باشد زِ اشجارِ بهشت               گَر گرفتی می رسی اندر بهشت

عکسِ آن باشد تو را اخلاقِ زشت              عاقبت جایَت نماید در کُنِشت

شاخه باشد زِ اشجارِ جَحیم                     هر که گیرَد می خورَد آب جحیم 

می دهد دانَم حسد ایمان به باد               نخلِ زشتی باشد، آن را بد شمار

دیگر از کِبر و منیَّت درگذر                         کن زِ حرص و شهوتِ دنیا حَذَر

بطن را هرگز مکن پر از حرام                     فرجِ خود را حفظ بنما ای هُمام

س- در چه هنگام، وقت را غنیمت شماریم؟

ج- هنگام جوانی عبادت،هنگام توانایی، بخشش و هنگام پیری توبه.

سه چیز را هرگز فراموش مکن، کردار نیک- پندار نیک- گفتار نیک.

مردم از سه حال خارج نیستند: غنی- فقیر و با تو برابر. غنی بر تو تکبّر کند، فقیر با تو عداوت و آنکه با تو برابر است حسادت.

اگر غنی باشی، به مالَت طمَع نمایند؛ فقیر گردی از تو بگریزند؛ متوسط باشی از غیبت دیگران در امان نمانی. بنابراین، جز به خدا متّکی نباش.

سعادت آدمی در سه چیز است: عالِم بودن و عمل کردن به هر چه دانی واخلاقکه در بردباری، عدل و خلق و خوی نیک نهفته می باشد.

س- گرامی ترینِ خلق، نزد خدا کیست؟ 

خداوند می فرماید: انَّ اَکرمکم عندالله اتقاکُم گرامی ترین خَلق نزد حق تعالی پرهیزگارانند و دیگر، کسانی که بیشتر نفعشان به خَلق می رسد. خداوند به حضرت موسی وحی نمود یا موسی، صفتی در تو باشد که تو را از آن صفت دوست دارم. عرض کرد: اِلها آن صفت کدام است تا آن را زیاده نمایم. فرمود: هر گاه کسی آزاری به تو رساند، مانند طفلی که به مادر پناهنده می شود به من پناهنده می شوی.

در عبادت کوش تا یابی مراد                     رهنمای تو شود حق ای جواد

درگذر از تهمت و دیگر غضَب                     هم زِ غیبت تا توانی کن حذَر

فَرج و بطن چون می کند کارَت خراب          کن حذَر زین دو مَکن هرگز شتاب

عکسِ آن، خونِ شهید و گریه است            نیست چیزی زین دو بِه، در کوه و دشت

صبر بنما پیشه و شُکری نما                     تا تو را گردد جهان دولت سرا

س- ما باید خود را چگونه بدانیم؟

ج- پیران را احترام نماییم زیرا بیشتر از ما عبادت و نیکویی نمودند. هم سن خود را احترام نما، شاید از تو بهتر باشد. کوچکتر را باید محترم شمرد که کمتر گناه نموده و شاید از ما بهتر خواهد شد.

س- چگونه زندگی کنیم که دیگران از شرِّ ما مصون بمانند؟

ج- به علم و به مال و جاه و ثروت و مقام و زیبایی و تقوا و صورت خود مناز که از تو بالاتری می باشند.

به تقوا و جاه و جلالت مناز                       که پیش از تو بودند بس سرفراز

 زمان تو باشند و آیند بعد                        مکن تکیه بر علم و جاه و خرَد

س- آسایش در چیست؟

ج- گوشه نشینی و خاموشی، از طمَع بریدن و راضی به قضای حق بودن، دل به دنیا نبَستن و ریاست نطلبیدن، مرگ و خدا را در نظر داشتن.

س- آسودگی و راحتی جهان چیست؟ (استاد حسن سلمانی)

ج- خواهی تو اگر شاد بمانی به جهان       در خانه ی خود کسی تو منما پنهان

در کاغذِ کس، شهادتِ خود منویس            ضامن مَشو و امانت از کس مَسِتان

س- چه لذّتی از همه لذّات بالاتر است؟

ج- اگر خدا توفیق دهد لذّتِ مناجات با خدا از همه بالاتر است، لیکن این مطلب را در مورد عاشقان کوی حقیقت گفته اند نه مردمانِ پیرو هوا و هوس، و دنیا دوست که چنین اشخاصی از گوگرد احمر نایاب ترند.

طالب این جهان مشو اندک                      رخت بر بندد زِ قلبِ تو حکمت

هر که سازد به رزقِ مقسومش                 از همه درد و غم رها گردد

گَر به حرص و طمع دچار شود                    به همه درد مبتلا گردد

س- پیغمبر فرمود "طَلَبُ العِلمِ فریضَةٌ عَلى کُلِّمُسلِمٍ و مُسلِمَةٍ" چیست؟

ج- علم یعنی دانستن، نه اینکه مقصود از آن خواندن و نوشتن باشد.

 هرکسی در رشته ی کاری خود که به آن کار تخصص دارد عالِم است. از طرفی مقصود پیغمبر این بوده که مسائل دین را هر مرد مومن و زن مومنه باید بیاموزد. آموختنِ علم برای دنیا چون چراغی مانَد که اگر به دست دزد باشد، بهتر می‌تواند دزدی نماید.

رو بیاموز علم و فرهنگِ خدا                      تا زِ نفسِ دونِ خود یابی رها

فَرض علم است ای پسر بر مرد و زن          علمِ راه حق نه از علمِ زَمَن

س- چه سخنانی حکمت آمیز است که همه چیز در آن جمع است؟

ج- به حضرت موسی وحی شد از خداوندِ جلیل، یکی از برای من است یکی از آنِ توست و دیگری میان من و تو، یکی هم میان تو و مردم.

عرض کرد: خداوندا بیان فرمایید آن چیست؟ خداوند فرمود: آنکه از برای من است، مرا عبادت کن و چیزی را با من شریک منما، من تو را به کردارت پاداش دهم. آنچه میان من و توست بر عهده ی توست؛ یعنی گر دعا کنی بر من است اجابت کنم و آن که میان تو و دیگران است آن است که آنچه به خود نمی پسندی برای دیگری مپسند.

س- بهترین اندرز چیست؟

ج- بهترین اندرز، یادِ مرگ است و بهترین زاد پرهیزگاری، بالاترین شغل عبادت، عظیم ترین سرمایه عشق خدا، نیکوترین بیان قرآن، بهترین دعا صلوات،بالاترین ذکر لا اله الا الله، محبوب ترین صفت بذل و بخشش، شیرین ترین چیزها، عفو از انتقام در هنگام قدرت.

عقلِ سلیم، تو زِ صلوات نبی ذکری بگو         بذلِ دیگر عشق با خلقِ نیکو

مرگ باشد واعظ، ای جانِ پدر                      عقل آمد پیرو و هم راهبر

پیشه ی خود ساز تقوا کن عمل                  یار تو شد حضرت عزَّوجل

ناجی هرچیز اندر خیر و شر                        رهنما قرآن بوَد بهرِ بشر

بحر قرآن را نباشد حدِّ وصف                         آب دریا است باقی همچو کف

س- انسان از تربیت به جایی میرسد یا از اصل؟

ج-هم ذات و هم تربیت. اما گرگ و کژدم از تربیت نیک نگردند.

 مثل شخصی که گربه ای را تربیت نمود سرپا شمع فروزان به دست می گرفت. اهل مجلس تعجب نموده گفتند: دنیا از تربیت است. اتفاقاً شخصی موشی در آستین داشت و همین که رها نمود، گربه شمع را انداخت و به تعقیب موش روان گردید. در اینجا معلوم شد هم تربیت موثر است هم ذات.

س- علم بهتر است یا مال؟

ج- علم هر جایی با توست و هر چه بیشتر به کار اندازیَش زیاد شود، لیکن مال به واسطه ی خرج شدن از بین می رود و دزد آن را می بَرَد و دشمن دارد. مال، بهرِ فرعون و شدّاد و نمرود و قارون است، لیکن علم، میراث پیغمبران است. علی علیه السلام امیر مومنان فرماید: آنچه پیش فرستادی دستِ مالکان آنهاست. آنچه به جا گذاشته مالِ وارثان؛ آنچه با توست راهیِ جز غرور نیست. تا کی خود را نیازمند و دیگران را بی نیاز گردانیم.

س- وظیفه ی انسان چیست؟

ج-کرد شخصی از امام خود سئوال               چیست بهتر در ثواب، ای نیک حال

گفت اول باشد ایمان بر خدای                     دومی وصلِ رحم، ای نیک رای

سومی شد امر، با معروفِ حق                    این بوَد راه صراط ای مردِ حق

دیگری شد ترک نهی و منکرات                    سلب آسایش نماید از حیات

هر کسی در خانه شد سلطان خویش           تا به نظم آرَد کارِ دین خویش

سرکشی هرکس نموده روز ذَر                    سرکش آید در جهان آن بی ثمر

تا سرشتِ احمدی نبوَد به ما                       بوی ایمان را نیابیم از خدا

نعمت ایمان زین نعمت به است                   هر که حق نشناخت دائم گمره است

ای علی در راه حق مردانه کوش                  هر کجا پندَت دهند بِنما بگوش

س- بد کدام است، بدتر کدام؟

ج- دروغ بد است و بدتر قسم دروغ.

س- شعر خوب است یا حرام؟

ج- شعر دو نوع می باشد مجازی و حقیقی. شعر مجازی حرام و شعر حقیقی مجاز است.

س- کدام عطر از همه بالاتر است؟

ج- عطر نان است که هرگز انسان از خوردن آن بیزار نمی شود.

س- سیر تکامل انسان چند یوم است؟

ج- انسان در شکم مادر 40 روز علَقه و چهل روز مضغه است. میقات حضرت موسی هم چهل یوم بود. توبه ی آدم پس از چهل روز قبول شد. پیغمبر در سن چهل سالگی به پیغمبری مبعوث شد. هر کس دلش را چهل روز با خدا خالص نماید، منبع حکمت به قلبش جاری می شود.

 


[ جمعه 04/5/3 ] [ 9:30 عصر ] [ شهید علی طاهریان ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

شهید شاعر حاج علی آقا طاهریان، در سال ۱۲۹۵ ه.ش در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. ایشان همواره در طول زندگی به رعایت احکام و فرائض دینی اهمیت زیادی می دادند. اهمیت به کسب علم و دانش در کنار زهد و تقوی، امر به معروف از جمله رعایت حق الناس و نهی از منکر مثل مقابله با ظلم و دوری از غیبت و تهمت گوشه ای از طریق این شهید بوده است. ایشان از پرچمداران اسلام در جبهه ی حق علیه باطل بودند و در تاریخ نهم آذر سال ۱۳۶۰ طی عملیات فتح بستان به درجه ی رفیع شهادت نائل آمدند. اشعار حاضر مربوط به دیوان شعر ایشان می باشد که بنا بر وصیت شان انتشار می یابد. مزار این شهید شاعر در امامزاده یحیی سمنان واقع می باشد.
موضوعات وب
لینک های مفید
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 55
کل بازدیدها: 93484