شعر، شهدا، هنرمند
قالب وبلاگ

ملک خدا

س- خدا را چند عوالم است؟

ج- به روایتی 18 هزار عالم است.

  مُلک حق را نیست پایان ای پدر       تو زِ خود هرگز نمی باشی خبر

همچو کرمی در درخت سیب و نار      نیستی واقف زِ کارش ای نگار

س- چند عالَم غیبی و ظاهری داریم؟

ج- عالم ناسوت، عالم ملکوت، عالم جبروت و عالم لاهوت. ناسوت جایگاه آدمیان است. ملکوت جایگاه ملائکه، جبروت جایگاه ارواح عالَم و عالم لاهوت مخصوص ذات خداست.

س- جهان قدیم است یا حادث؟

ج- جهان حادث می باشد زیرا اول آب باید باشد تا ایجاد ماهی شود.

س- جهان از تقدیر است یا تدبیر؟

ج- العبدو یدبر و الله یقدر، تدبیر از تو لیکن تقدیر از خدا.

س- قبل از آفرینش چه بود؟

ج- کتاب کافی می فرماید سوت بود.

س- خداوند غیر از این جهان و بهشت و دوزخ، مُلکِ دیگری هم دارد؟

ج- خداوند صد هزار قندیل دارد که در هر قندیل بهشت و دوزخ و تمام عوالم می گنجد. کسی جز خدا نمی داند در آن قندیل ها چیست.

س- در عالم ذَر و در اَلَست بربِّکم همه گفتند: قالوا بلی، این همه اختلاف از چیست؟

ج- همه قالوا بلی گفتند؛ هرکس قالوا بلی گفت، مسلمان به دنیا آمد و مسلمان مُرد و هرکه بلی گفت و پشیمان شد مسلمان به دنیا آمد و کافر مُرد و هر که لا گفت و پشیمان شد، کافر به دنیا آمد و مسلمان مُرد و هر که لا گفت کافر به دنیا آمد و کافر مُرد. ذات هر کس چون تخمی است که در دانه پنهان است؛وقتی سبز شد تلخی و شیرینی ذاتِ او آشکار خواهد شد. در این جاست که خواجه عبدالله انصاری گفته همه از آخر ترسند من از اول.

س- شمه ای از عالم ذَر بیان نمائید، چرا دسته ای مومن و دسته ای کافر شدند؟

ج- در عالم ذر هر که را نور پنج تن آل عبا فرا گرفت؛ در دنیا متابعت می نماید و پیرو دین است.

هر که را نور فرا نگرفت؛ در دنیا گمراه می باشد. دیگر، هر که از فاضله ی طینت حضرت محمد صلی الله با گل او تخمیر شد در دنیا ایمان می آورد زیرا از برون احمد ندا در دهد از درون محمد پاسخ دهد.

بر تو گفتم بس کلام جان فزا                 با دلیل و عقل، اخبار ای کیا

دستکوبی کن نما شُکر خدا                  پیرو جعفر رسد بر مدعا

هرکه زین ره سرکش آمد در جهان          رَه نیابد هیچ گه اَندر جَنان

دیو دائم در کمین است ای جواد            تا رُباید او متاعت همچو باد

حربه ات ذکر است، رانَد دیو را               تا توانی باش در ذکر خدا

نعمت حق را هر آن شد ناسپاس           در جهان و آخرت اندر هَراس

خوف فقر و ناقه کن از خود جدا              تا رَسی اندر جهان بر مدعا

غم زِ بهرِ رزق از دیو دَنی است              دیوِ نَفسَت بدترین مدعی است

فکرِ باطل را زِ دل، زایل نما                    دست شُو غیر از خدا، از ماسِوا

س- بار امانت چیست؟

ج- امری است که زمین و آسمان‌ها از آن سرپیچی کردند. جز آدم احدی نمی‌توانست بار امانت را بکشد. نور خدا از هر شیئی گذشت مانند شیشه که نور خورشید از آن عبور می‌نماید؛ جز خاک که از بس جنس آن ثقیل بود نور حق را به خود جذب نمود؛ همچون آیینه ای که چون جیوه دارد، عکس در آن نمایان می‌گردد. یکی از نام‌های مبارک علی علیه السلام ابوتراب است و محمد و علی آیینه ی تمام نمای خدا می‌باشند.

دیگر بار امانت، عشق به خداوند به همراه اختیار است که موجودی به جز بشر، اختیار از خود ندارد.

عاشق آمد آدمی، نی گاو و خر                 جز زِ عشق حق، زِ جمله درگذر

قدر خود بشناس پیشش مرده باش           از گناهِ خویش، در اندیشه باش

ظاهرت باشد صغیر امّا کبیر                      باطنت چون عرشِ اعظم شد رفیع

چون خُوری در فعل ارادت او نمود                آزماید بندگان را آن وَدود

تا نمایی عدل و دادی برقرار                      ظلم و جور و کین بگذاری کنار

ترسَمت مغرور گردی ای جواد                   تو دهی سرمایه ی خود را به باد

تا نگویی وصلِ حق اکنون شدم                 غیرِ من هر شئی می‌باشد عدَم

این منیّت می‌کند کارَت خراب                    رو سیَه گردی رود چون آفتاب

ایمنی بودی کنون آتش شدی                   بهر آتش تو کنون کامل شدی

گر شود این زِ آتش دورتر                          رو سیاهیَش شود ظاهر به دهر

آنکه را حق داده علم و معرفت                   کار او نیکو شوَد در عاقبت

اگر توفیق حق یارَت نشود؛ بارَت به منزل نرسد؛ رو شکر کن که به طاعتت واداشت. هرگز "من" نگو تا چو شیطان سرنگون گردی.

گر حق ندهد توفیق بارَت نرسد منزل          خواهی مددی از حق، دستی تو برآر از دل

با ناله و زاری باش اندر رهِ او، ای دل           یک دَم بنما فکری، از حق، تو مَشو غافل

س- خداوند قادر بود بنی آدم را همه به یک دَم خَلق کند و بدون آن که زحمتِ دنیا را ببینند، آنها را به بهشت می برد؟

ج- وقتی خدا روح را آفرید، سئوال کرد، من کیستم؟ روح از روی ناز گفت: بگو پس من چیستم؟ خداوند از حکمت، ما را در انبانِ تن محبوس نمود، تا خود را بشناسیم.

کرد روحِ ما خدا اندر قفَس                          تا شویم بیرون از کِبر و هوس

ناز کمتر کُن تا نازت کِشند                          عجز پیش آور تو را در بر کِشَند

س- چه چیز سبب ایجاد مخلوقات گردید؟

ج- چنانچه خداوند که قادر مطلق است مخلوقات را نمی آفرید، عاجز بود و خداوند هم از عَجز بری میباشد.

س- آیا قرآن از گردش زمین اسم برده؟

ج- در سوره ی قمر و دیگر در کلمه ی دحو به معنی گردش کردن، در دعای سمات هم از گردش زمین اسم برده.

س-علم امروزه کره ی ماه را تسخیر نموده آیا در قرآن که چنین عملی پیش بینی شده؟

ج- قرآن می فرماید سخر السماوات و الارض یعنی بشر زمین و آسمانها را تسخیر خود می نماید.


[ چهارشنبه 04/5/1 ] [ 12:26 عصر ] [ شهید علی طاهریان ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

شهید شاعر حاج علی آقا طاهریان، در سال ۱۲۹۵ ه.ش در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. ایشان همواره در طول زندگی به رعایت احکام و فرائض دینی اهمیت زیادی می دادند. اهمیت به کسب علم و دانش در کنار زهد و تقوی، امر به معروف از جمله رعایت حق الناس و نهی از منکر مثل مقابله با ظلم و دوری از غیبت و تهمت گوشه ای از طریق این شهید بوده است. ایشان از پرچمداران اسلام در جبهه ی حق علیه باطل بودند و در تاریخ نهم آذر سال ۱۳۶۰ طی عملیات فتح بستان به درجه ی رفیع شهادت نائل آمدند. اشعار حاضر مربوط به دیوان شعر ایشان می باشد که بنا بر وصیت شان انتشار می یابد. مزار این شهید شاعر در امامزاده یحیی سمنان واقع می باشد.
موضوعات وب
لینک های مفید
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 56
کل بازدیدها: 93316