شعر، شهدا، هنرمند
قالب وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا! اگر در روز جزا از گناهانی که کرده ام عفو فرمائی با شرمساری و خجالت چه کنم و اگر در پیش خَلق رسوایم سازی پیغمبرت شرمسار خواهد شد. چگونه رضا خواهی شد دشمنت شیطان، خوشحال و پیغمبرت محزون گردد؛ هیهات! هیهات! گناه از بنده و عفو و بخشش از گناهان سزاوار خداوندی توست.

گر ببخشائی مرا با شرمساری چون کنم               گر تو رسوایم نمائی با خلایق چون کنم

میشود پیغمبرت شرمنده دشمن در سرور             عفو فرما تا که شیطان از غضب گردیده کور

الهی! خود دانی جز دلِ بریان و چشم گریان تحفه ای که قابل درگاهت باشد نیاوردم. چشم دادی که از آیاتت عبرت گیرم، نگرفتم. هر لحظه خطا نمودم. دست دادی که ببخشم؛ نبخشیدم و دست ستمدیدگان نگرفتم؛ پا دادی که قدم به راه خیر بردارم؛ بر نداشتم. امر به طاعتم نمودی؛ غفلت ورزیدم.

الهی! خود گواهی که هر چه برایم فرض نمودی از هر کدام سئوال فرمائی از عهده ی جواب بر نخواهم آمد. طاعتم همه ناقص و روزیَم همه شبهه ناک، لیکن تکیه به الطاف و کرَمت نمودم تا از لطف خود عفو فرمائی؛ زیرا جُز به درگاهت امیدی ندارم؛ گر چه دستم تهی است که به درگاهت رو آورده ام.

 الهی! گناهم عظیم است لیکن عفو و بخششت اعظم تر از آن است زیرا به مهمانی تو آمده ام که خود فرمودی مهمان نوازی نمائید. آیا از شأن و عظمت حضرتت دور نیست که مرا در نزد مخلوقت شرمنده و خجل نمائی سر به گریبان فرو برَم و از عهده ی پاسخ بر نیایم.

 خداوندا! اگر از درگاهت مرا بِرانی خود گو به کجا رو آورم و به چه کسی پناهنده شوم؛ زیرا به هر کجا رو آورم مُلک، ملک توست و شفاعت به اذن تو.

گر نکردم طاعتت در روزگار                                    آمدم بر درگه ات امیدوار

با دل بریان و چشم اشکبار                                   تا مرا بخشی تو ای پروردگار

جز به درگاهت نیاوردم پناه                                   رو سیاهم، رو سیاهم رو سیاه

 

الها! جز امید به درگاهت چیزی که لایق درگاهت باشد نیاورده ام. اگر مرا عفو فرمائی از لطف و کرَم توست و اگر بسوزانی سزاوار آنَم. خود در کلام مجید فرمودی عَفو اُولی از انتقام است. خداوندا! اگر عالمی را ببخشی؛ مشت خاکی را بخشیده ای. الها! هر چه گناهانم بزرگ باشد؛ لیکن عظمتِ فضل و جودَت، بالاتر از آن است. خداوندا! چنانچه گناه نمی بود چه بدبخت بودم؛ زیرا گناه است که هر وقت خواهم، به خود بِبالم و مغرور به عبادت و نیکی خود شوَم در این حین از گناهان خود یاد نموده، از غرور باز داشته شوم. خداوندا! همه از گناه توبه نمایند من از عبادت و بخششِ خود توبه نمایم؛ زیرا هر چه را که امر فرمودی، عمل نتوان کرد. از آن ترسَم که در ایاکَ نعبُد و اِیاک نستَعین در زمره ی دروغگویان محسوب گردم. خداوندا! روز قیامت با لطف و کرَمت با من رفتار فرما، نه به عدل و دادَت؛ زیرا از عهده ی عدلت بر نخواهم آمد. خداوندا! اگر توبه نبود تمام عالمیان شَقی و بدبخت بودند. امیدم به توست که در لحظات واپسین، توبه را نصیبم فرمائی! 


[ سه شنبه 04/4/31 ] [ 9:30 عصر ] [ شهید علی طاهریان ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

شهید شاعر حاج علی آقا طاهریان، در سال ۱۲۹۵ ه.ش در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. ایشان همواره در طول زندگی به رعایت احکام و فرائض دینی اهمیت زیادی می دادند. اهمیت به کسب علم و دانش در کنار زهد و تقوی، امر به معروف از جمله رعایت حق الناس و نهی از منکر مثل مقابله با ظلم و دوری از غیبت و تهمت گوشه ای از طریق این شهید بوده است. ایشان از پرچمداران اسلام در جبهه ی حق علیه باطل بودند و در تاریخ نهم آذر سال ۱۳۶۰ طی عملیات فتح بستان به درجه ی رفیع شهادت نائل آمدند. اشعار حاضر مربوط به دیوان شعر ایشان می باشد که بنا بر وصیت شان انتشار می یابد. مزار این شهید شاعر در امامزاده یحیی سمنان واقع می باشد.
موضوعات وب
لینک های مفید
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 51
بازدید دیروز: 56
کل بازدیدها: 93367