نا مرادی
جستجو کردم نصیبم روزی خالص نشد هر چه کوشیدم ز کوشیدن مرا حاصل نشد
کوه و دشت و دره و صحرا دویدم زان نشد کسب و کار و خانه و بازار من کامل نشد
هر چه کردندم نصیحت بهر من باور نشد آنچه را که قسمتم کردند بالاتر نشد
روزها بشمردم اما کار من بهتر نشد جامه و کفش و کلاهم نیز بالاتر نشد
سرزنش کردم به نفس و نفس دون ساکت نشد مشورت با عقل کردم او مرا یاور نشد
عشق در سر پروریدم تیر آن کامل نشد خویش و قوم و دوستان هرگز مرا یاور نشد
هیچ یک فرزند من اندر جهان عاقل نشد رخت بر بستم ز دنیا، نفس مرا باور نشد
جستجو کردم به دنیا عاقلی پیدا نشد لیک می دانم کسی نیز همچون من غافل نشد
دیوان شهید طاهریان-صفحه ی 65
توسط : شهید علی طاهریان