حج چیست
خواهی ار عازم شوی بر کعبه ی حق بهر حج راستی را پیشه بنما، پا منه زین پس تو کج
در پس آن، کارها را واگذاری بر خدا فکر باطل گر به سر داری نما آن را رها
حب دنیای دنی از لوح دل یکسر بشو با صفا و راستی شو با خدایت روبرو
خویشتن را پاک کن از زشتی و از هر دغل تا شود مقبول درگاهش ز نیکی عمل
دین مردم گر به گردن، مر تو را شد کن ادا حاجت خویشان خود تا می توانی کن روا
تکیه بر ثروت مکن هرگز مکن زان اعتماد جایش، واصل کن بنفس هم به شیطانت جهاد
صله ی ارحام را آور بجا ای نیک راه صله آمد فرض، بهر نیک مردان خدا
دست را باید بشویی بعد از مال جهان مال و اولاد هست دشمن بشنو از حق این کلام
خویش را آماده بنما، کن وصیت زین سفر تو نمی دانی چه آید بر سرت ای بی خبر
با رفیقان کن نکویی زین سفر جان پدر می شوی مهمان حق، بنمای احساس خطر
بذل و بخشش پیشه بنما از بدی ها کن حذر باش با اخلاق نیکو زین سفر جان پدر
توبه باید کرد، مانند نصوح از هر گناه جامه ی صدق و صفا جان پدر بر تن نما
نیتت نیکو نما با صد خضوع احرام بند پاک بنما خویشتن را از بدی و ناپسند
کن تصور هست احرامت ببر باشد کفن عمر تو بر باد رفت و زشت گفتار از سخن
خویش را پاکیزه بنما، گوی لبیک خدا دست بردار جز خدایت از تمامی هوی
تا نماید لذت شکر و ثنا در تو اثر زین صفت گردی ز خویشت بی خبر
جانب کعبه نما رو با دو صد عجز و نیاز عهد خود تجدید کن با جان و دل بنما نماز
هروله باید نمایی تا رهایی از ریا کبر بگذار و دگر یکرنگ شو با کبریا
فرض کن اندر قیامت حاضری نزد خدا باش عاشق در بر حق جستجو کن از لقا
ار ز غفلت نفس خواهد یابدش کل وجودت خویش را اندر سپاه رب در آر، ای خوش سرشت
از گناهان گذشته نزد حق کن اعتراف توبه باید کرد زان پس از تمام انحراف
بعد، عهد خویش را تجدید بنما با خدا عهد بنما فرض حق، زین پس تو بنمایی ادا
طرد له کن تا شود روح و روانت در صعود تا پذیرد جمله اعمال تو آن سلطان جود
معنی قربان نمودن هست کشتن نفس خویش تا شود مقبول حق، حق خوانده ات در نزد خویش
رمی جمرات ساز، باید شهوتت را سر بری رأس را بتراشی و زان پس نمایی رهبری
در طواف آخرین بنما وداع آن خانه را خویشتن را ده پناه، مر صاحب آن خانه را
در قضایش باش راضی هر چه آید بر سرت بوده ی در غفلت و نسیان، طلب کن مغفرت
دیوان شهید طاهریان صفحات 17 و 18
توسط : شهید علی طاهریان