شعر، شهدا، هنرمند
قالب وبلاگ

تهذیب نفس

س-مراقبه چیست ؟

ج-مراقبه حالتی است که به عارف دست می دهد و از خود بیخود می شود طوری که در مقابل عظمت خدا مانند چوبِ خشک به کلی حرکت نمی نماید. این حالت درجه و نمائی از موهبت الهی می باشد که چنین توفیقی یافته است.

س-چگونه عبادت خداوند نماییم؟

ج - طاعت حق کن به قدر احتیاج        نیست تاب دوزخَت، مَنما لِجاج

روزیِ حق را مخور کردی گناه             گر توانی شو تو پنهان از خدا

یا که بنما تو زِ مُلک او فرار                 وَر نَه از خوفش مکن یکدم قرار

یا که از مرگَش نما خود را تو دور         خود نما فکری اگر داری شعور

پافشاری کن به نفسَت گیر سخت      تا که بَربندی از این دنیای، رَخت

س-ریاضت چند نوع است؟

ج- ریاضت دونوع است مشروع و غیرمشروع. نتیجه ی ریاضت مشروع، در دنیا و آخرت نصیب بشر خواهد شد. لیکن نتیجه ی ریاضت غیرمشروع فقط در دنیا نصیب بشر خواهد شد به شکلی که ندیده اسم پدر و مادر و کسب و کارت را به تو می گوید و وقتی از دنیا رفت همه از او سلب می شود و در آخرت جز زیان چیزی نصیب او نخواهد شد.

س- چگونه شکر خدا را ادا نماییم؟

ج- شُکر آن است؛ نعمتی را که خداوند به تو داده آشکار نمایی و دیگران را هم از آن بهره‌مند سازی.

س- بهترین دعا به درگاه خدا کدام است؟

ج- دل خاضع و تن صابر و زبان شاکر است.

س- دعا به درگاه حق چگونه تاثیر می کند؟

ج- دعا به منزله ی دقُ‌الباب نمودن است که عاقبت اگر مصلحت و صدایی آشنا باشد پاسخ داده می شود.

س- از همه چیز محبوب تر نزد خدا چیست؟

ج- اشک چشم و خون شهید.

س- بدترین چیزها نزد خدا چیست؟

ج- ناامیدی از خدا و شرک به خدا. زیرا خدا می فرماید اگر بخواهم دون شرک را می بخشم.

س- چه چیز از دروغ شدیدتر است؟

ج- قسمِ دروغ از دروغ بدتر است؛ زیرا اول کسی که قسم به دروغ خورد، شیطان بود.

س- آیا اعمال به نیّات است یا خیر؟

ج- بسیار اشخاصی می باشند فاسق، همیشه در باطن از عمل خود منفور و پیوسته پی فرصت توبه می باشند و همواره هم از خدا درخواست توبه می نمایند. اینان مردمی نیک می باشند. برعکس بسیاری از مردم هستند که پیوسته درصدد می باشند که پولی به دست آورده از آن پول، شُربِ خمر نمایند یا از آن پول زنا نمایند. اینطور اشخاص مغضوب خدایند و کارشان در قیامت مشکل می باشد.

س- خوف و رجا چیست؟

ج- اگر گناه عالمی نمائیم باز امیدوار باشیم و اگر ثواب عالمی بنمائیم باز باید بترسیم.

س- آن چیست که مخصوص از ماست- آن چیست که مابین ما و خداست- آن چیست که مخصوص خداست؟

ج- اراده نیکی و عبادت از ماست، استمداد خواستن از خدا ما بین ما و خدا، و عبادت مخصوص خداست که اندک فکرِ باطل شرک خفی است.

س- نشانه ی مومن چیست؟

ج- مومن آن شد که خشوع استش نماز      هم زکات مال خود دادَست باز

                 هم زِ لغو وَز زبانش اعتراض      با وفا در عهد، امانت داد باز

علی علیه السلام شش خصلت را فرمودند که اگر کسی داشته باشد بهشت نصیب او می‌شود:

1- شناختن خدا و عمل به طاعتش

2- شناختن شیطان و دوری از آن

3- شناختن راه حق و پی آن رفتن

4- شناختن راه باطل و هرگز پی آن نگردیدن

5-شناختن دنیا و رها کردن آن

6- شناختن آخرت و عمل کردن به آن

خوف و فقر و ناله از خود کن جدا                تا رَسی در دو جهان بر مدَّعا

غم زِ بهرِ رزق، از دیو دنیست                    دیوِ نَفست بدترینِ مدعی است

فکرِ باطل را زِ دل زایل نما                         دست شُو غیر از خدا از ماسِوا


[ پنج شنبه 04/5/2 ] [ 12:11 عصر ] [ شهید علی طاهریان ] [ نظر ]

 قضا و قدر

س-قضا و قدَر چیست؟

ج-از بحث در مورد قضا و قدر نهی شده است. مردی از علی علیه السلام از قضا و قدر سوال نمود؛ امیرمومنان علی علیه السلام فرمود: قَدَر بحری است عمیق و فرو می رود در او هر که به نهایت آن خواهد رسد. دفعه ی دوم سوال نمودند؛ فرمود: راهی است تاریک پس در طلب نمودن این راه مباش که طی نمودن این راه دشوار است. چون نفهمید دفعه ی سوم سوال کرد. فرمودند: سرِّ خداست، برخود دشوار مگیر. فکرت به جایی نمی رسد، قدرت سرُّالله است، دست احدی بدان نمی رسد و پوشیده است از خلق، یعنی کسی نمی تواند آن را بشکافد که مطلع گردد و در علم الله سابق است. احدی قدرت ندارد که در آن علم سبقت نماید. بندگان را به دانستن آن تکلیف نکرده اند برای آنکه فوق نظر و عقل ایشان است. علم به آن محجوب تر از دریایست بی پایان و همیشه مواج. احدی از انسان پایش در آن نتواند شناور شدن و آن مخصوص خداست. عمق آن بحر به مقدار گشادگی آسمان و زمین است که 500 سال راه است و پهنای آن از مشرق تا مغرب که دویست و بیست و هفت هزار و چهارصد فرسنگ است. هرچند کسی شناگری خوب باشد در چنین دریایی به کجا توانَد رسید. در صفت آن دریا فرمود که سیاه است و در او مار و ماهی بسیار که آب آن دریا از برخورد زیاد به صورت موج بالا میرود و در یک نوبت فرو می نشیند. فکر باریک بینان در آن مانند کشتی است در تاریکی، گاه باشد که به ماهی رسد و گاه به مار. انسان عاقل در آن به حال اختیار فرو نمی رود و در قعر آن دریا آفتابی است تابان که از کثرتِ شعاع آن اطلاع نمی یابد، مگر داننده ی آشکار و نهان. نتیجه اینکه مقدرات الهی را پی نتوان برد. هر که داعیه نماید در حقیقت با او ضدّیت نموده است و در سلطنت با او منازعه کرده است. هرکس با او منازعه نمایند به غضب او گرفتار و جای او دوزخ است.

س- چیست که قضا و قدر خدا را عوض می نماید؟

ج- صدقه دادن و دعا به درگاه حق نمودن.

س- سرنوشت به دست خداست یا به دست بشر؟

ج- سرنوشتی هست که انسان برای خود ایجاد می نماید از قبیل: نیکی و بدی. لیکن عمر و روزی از جانب حق مقدّر می گردد.

در ازل حَق بود دانا و خبیر             او به کار خلق بینا و بصیر 

نیکی و زشتی بوَد پیشش عیان    او همان را بر تو بنوشت در جهان

س- آیا می شود به خدا اعتراضی در کارها نمود؟

ج- مُلک همه زان اوست و کسی را حقِّ چون و چرا نیست.

در ذاتِ خدا چون و چرا راه ندارد      با چون و چرا کس دلِ آگاه ندارد

س- خوبی و بدی به دست ماست یا خدا؟

ج- ما را فاعل و مختار خلق نموده اند. البته خدا به تو هم با کار زشت و هم کار خوب رزق و نفَس می دهد و اگر خواست از کار زشت تو را باز می دارد و الاّ عدل خود برایت جاری می نماید. تو تدبیر می نمایی و اگر خدا خواست برایت مقدّر می نماید.

س- انسان چند اَجَل دارد؟

ج- انسان دارای دو اَجَل است عجل دایم و اَجَل معلّق. همه روزه به دور سرِ انسان در گردش است و به واسطه دادنِ صدقه رفع بلا می شود.

س- خواندن نماز از ماست یا به اراده ی خدا؟

ج- خضر به اراده خود کشتی شکست؛ یعنی باید اراده نمایی. به اراده ی خود و امر خدا غلام را کشت، اما دیوار را برای رضای خدا تعمیر نمود. تو هم اگر نماز بستی، خالص برای خدا بخوان. ارادکَ ارادک و اراد الله اراد الله.  نیت از توست، عمل کردن به نماز از توفیق خدا و اراده ی توست، اما خواندن نماز مخصوص خداست.

س- اگر انسان به بلایی دچار گردد خود مقصر است یا کار خداست؛ چنانچه انسان مبتلا به بلا شود آیا قبلا گناهی را مرتکب شده که سزای عمل خود می بیند یا امتحان خداوند از بنده خود می باشد؟

ج- اگر سزای عملِ بد او بود باید خدا را شکر و سپاس نماید که به وسیله ی گوشمالی از گناهان پاک می گردد. چنانچه امتحان حق باشد اگر صبر پیشه نماید؛ خداوند در عوض اجر و مزدش زیاده خواهد نمود. بشر مانند طفل صغیری است که هنگام تطهیر گریه و زاری می نماید. اما خاصیت آن را پدر و مادر می داند نه طفل.

صبر باید، کارِ حق بر حکمت است      امتحان است یا گناهت ای پسر

س- بداء چیست؟

ج- بداء اعمال شخص را تغییر و تبدیل می نماید؛ یعنی اینکه ممکن است در اثر کار خیر شقاوت او مبدل به سعادت گردد. همچنان که سرکه تبدیل به شراب و شراب تبدیل به سرکه می شود. چنانچه وقتی باران نمی بارد در اثر دعا بداء حاصل شده باران می آید. روزی حضرت عیسی شخصی را ملاقات نمود؛ فرمود: این مرد که امشب عروسی می نماید فردا آخر عمرش می باشد. از قضا در همان شب سائلی به درِ خانه آمد و غذای خود را به سائِل داد. فردا مردم او را دیدند که در حیاط می باشد. خبر را به حضرت عیسی رساندند. شخص را خواند و گفت: دیشب چه عمل خیری انجام دادی؟ گفت: شام خود را به سائِل بخشیدم فرمود، بروید در رختخواب او تفحّص نمائید، وقتی رختخواب را عقب زدند مار مرده ی عظیمی یافتند. حضرت عیسی فرمود: به واسطه ی دادن صدقه بلا از او رفع گردید. در نتیجه صدقه بلا را رفع می نماید و رزق را زیاد.


[ چهارشنبه 04/5/1 ] [ 9:19 عصر ] [ شهید علی طاهریان ] [ نظر ]

علوم جهان

س- در عالَم چند علم موجود است ؟

ج- علوم عالم پنج است شیمیا، کیمیا، میمیا، سیمیا، لیمیا. جامع این علوم در انبیاء و اولیاء است. دیگران شاید به یکی از این علوم بی پرده باشند .

س- جهان و عالمیان از چه ساخته شد؟

ج- بنا به روایتی بعد از دود غلیظ و آسمان از موج آفریده شد؛ یعنی زمین، خورشید و سایر مخلوقات به مراتب آفریده شدند.

س- آیا غیر از این خورشید، خورشید های دیگری هم داریم؟

ج- در این فضای لایتناهی خورشیدهایی دیگر نیز وجود دارد. حتی خورشیدی می باشد که دویست و پنجاه هزار برابر خورشید ماست. ابر ژلان که سمت جنوب واقع شده دارای میلیاردها ستاره و خورشید می باشد و تا آنجا پانصد هزار سال نوری راه می باشد.

س- چگونه خلقت آسمانها و زمین شد؟

ج- کرد اراده چون خدای لَم یَزَل           تا نماید خلقتی اندر ازَل

عرش و فرش و لوح و کرسی و قلم      زَ امرِ کُنهَش گشت ظاهر از عدَم

هیبت حق شد هویدا در قدیم             جَو را بشکافت از عِلم آن عَلیم 

چونکه شد از هیبتش دودی پدید         زان میان از دود آبی آفرید

بود گرمیَش بیرون از حساب                بُود لرزان دایم در پیچ و تاب

در پسِ آن، باد را ایجاد کرد                  آب را از جذبه اش بِنمود سَد

بار دیگر شد اندر جوف آب                   بار دیگر را به تسخیرش نهاد

شد کفی ظاهر وَز آن آب از نهاد           خلقتِ اَرض و سَما آمد مُراد

کرد از دودش خور و ماه و نجوم            هم سماوات هرچه بودَستی لزوم

کرد از کف این زمین آن اوستاد             بود در جنبش جبَل در وی نهاد

بی سُتون در گردش آمد این فلَک         در پی فرمانِ حق همچون ملَک

س- آیا زمین و آسمان در قیامت به همین حال باقی می ماند؟

ج- قرآن می فرماید: یَومَ تُبدَّل الارض والسَّماء، آن روز این زمین و آسمان تبدیل به زمین و آسمان دیگر خواهد شد که آن زمان گردش یک روز، برابرِ هزار سال کنونی است.

س- آیا سنگِ آسمانی راست است؟

ج- در سوره ی حجر منظور از شهاب ثاقِب همان سنگ های آسمانی است.

س- عرش کی آفریده شد؟

ج- شخصی از امیر مومنان علی علیه السلام از خلقت عرش سئوال نمود. فرمود: آیا حسابگری؟ عرض کرد: حسابگر خوبی هستم. حضرت فرمود: هرگاه از زمین تا آسمان و از مشرق تا مغرب ارزن پر نمایی و خدا به قدری عمر به تو عطا نماید که بتوانی یکی یکی از مشرق به مغرب حمل و از مغرب به مشرق حمل نمائی و هفتاد برابر آن چه را حمل کردی ضرب در هفت نمایی می توانی زمان خلقتِ عرش را حساب نمایی. آن شخص در تحیّر فرو ماند.

س- خداوند عرشِ به این عظمت را چگونه حامل است؟

ج- همان طور که موی سر در بدن سنگین به نظر نمی‌رسد یا کشتی روی آب برای دریا سنگین نیست یا مانند خیال که در دل آید و به واسطه آن بنایی را می سازی یا خراب می نمایی یا خیالی که قناتی را حفر می نمایی و هیچ در قلبت سنگین به نظر نمی رسد؛ خداوند هم به کلمه کُن، جهانی را آفرینَد و به گفته ی فَیَکون همه را فنا نماید.

س- خداوند چگونه تمام صداها و آوازها را می شنود و به هر کدام آنها جداگانه عِلم دارد؟

ج- چگونه اگر پنجاه سال سابق چیزی دیدی فراموش نمی نمایی. هر آوازی را از پشت دیوار جداگانه می شناسیم. خدا که همه را خلق کرده چگونه بندگان خود را نمی شناسد. ماشین حساب کار هزار نفر حسابدار را در دقیقه انجام می دهد.

س- خداوند خواسته باشد جهان را نیست نماید ذرات آن به کجا می روند؟

ج- هر چیزی را که ببینیم از اتم درست شده وقتی تمام اتم ها از مشیت خدایی مخرق گردید به صورت ظاهر نابود و پراکنده شده و در باطن ذرات آن وجود خواهد داشت. در اینجاست که گفته‌اند هر چیز خلق شده فناناپذیر است.

س- هر شئی دارای چند حرکت است؟

ج- هر شیء زنده دارای سه حرکت است؛ اول- برای خود، دوم- برای جامعه، سوم- برای خدا.

س- حقیقتِ عمر انسان چند سال است؟

ج-عمر حقیقی انسان 7 الی 8 سال بیشتر نیست. زیرا سن متوسط انسان را 70سال بگیریم، نصف آن شب و نصف آن روز باقی مانده ی آن سی و پنج سال است که 15 سال برای کسب رزق و 12 سال آن تفریح و گردش می باشد. پس 7الی 8 سالی که عبادت نمودیم عمر محسوب می شود.

س- آیا سلول های بدن انسان متفاوت اند؟

ج- شکل سلولِ هر عضو متفاوت و به کاری اشتغال دارد. به همین نحو عقل و استعداد هر شخصی متفاوت است. بعضی می توانند کارهای بسیار عالی و خطیری انجام دهند که دیگران از عهده ی آن بر نمی آیند. امیرمومنان علی علیه السلام می فرمایند: اگر مردم بدانند هر کسی چه طور ساخته شده، هیچ کس برای دیگری نمی خندد.

س- حیوانات هم سلطان دارند؟

ج- مور و ملخ و ماهی و زنبور عسل و درندگان و درختان همه و همه پادشاه دارند.

س- چگونه علم پیشرفت نموده حیوان و انسان را خواب مصنوعی داده پس از سی سال دو مرتبه او را زنده می نماید؟

ج- علم امروزه قرآن را تایید نموده زیرا عُذیرِ پیغمبر پس از صد سال خواب بیدار شد. حمار و بار میوه ی خود را هم سالم یافت. همچنین اصحاب کهف پس از سیصد و نه سال از خواب بیدار شده دو مرتبه به امر خدا به خواب رفتند.

س- دسته ای می گویند ما نسل میمون هستیم؟

ج- خلقت میمون و انسانی جداست       اشتر و اسب و الاغ از هم سَواست

 هیچ دیدی آدمی را خر بِزاد                  در ازَل حق بر کبوتر پر بداد

س- چرا بعضی از آب ها شور و تلخ می باشند همچنین زمین؟

ج- سرزمین و آبی که معترف به یگانگی خدا باشد؛ شیرین و هر زمینی که ایمان به خدا نیاوَرد شور و تلخ گردید.

س- خداوند چند چیز را عظیم شمرده است؟

ج- اول- خلقت عرش، دوم- خلقت پیغمبر، سوم- کید زن را عظیم شمرده.


[ چهارشنبه 04/5/1 ] [ 9:6 عصر ] [ شهید علی طاهریان ] [ نظر ]

ملک خدا

س- خدا را چند عوالم است؟

ج- به روایتی 18 هزار عالم است.

  مُلک حق را نیست پایان ای پدر       تو زِ خود هرگز نمی باشی خبر

همچو کرمی در درخت سیب و نار      نیستی واقف زِ کارش ای نگار

س- چند عالَم غیبی و ظاهری داریم؟

ج- عالم ناسوت، عالم ملکوت، عالم جبروت و عالم لاهوت. ناسوت جایگاه آدمیان است. ملکوت جایگاه ملائکه، جبروت جایگاه ارواح عالَم و عالم لاهوت مخصوص ذات خداست.

س- جهان قدیم است یا حادث؟

ج- جهان حادث می باشد زیرا اول آب باید باشد تا ایجاد ماهی شود.

س- جهان از تقدیر است یا تدبیر؟

ج- العبدو یدبر و الله یقدر، تدبیر از تو لیکن تقدیر از خدا.

س- قبل از آفرینش چه بود؟

ج- کتاب کافی می فرماید سوت بود.

س- خداوند غیر از این جهان و بهشت و دوزخ، مُلکِ دیگری هم دارد؟

ج- خداوند صد هزار قندیل دارد که در هر قندیل بهشت و دوزخ و تمام عوالم می گنجد. کسی جز خدا نمی داند در آن قندیل ها چیست.

س- در عالم ذَر و در اَلَست بربِّکم همه گفتند: قالوا بلی، این همه اختلاف از چیست؟

ج- همه قالوا بلی گفتند؛ هرکس قالوا بلی گفت، مسلمان به دنیا آمد و مسلمان مُرد و هرکه بلی گفت و پشیمان شد مسلمان به دنیا آمد و کافر مُرد و هر که لا گفت و پشیمان شد، کافر به دنیا آمد و مسلمان مُرد و هر که لا گفت کافر به دنیا آمد و کافر مُرد. ذات هر کس چون تخمی است که در دانه پنهان است؛وقتی سبز شد تلخی و شیرینی ذاتِ او آشکار خواهد شد. در این جاست که خواجه عبدالله انصاری گفته همه از آخر ترسند من از اول.

س- شمه ای از عالم ذَر بیان نمائید، چرا دسته ای مومن و دسته ای کافر شدند؟

ج- در عالم ذر هر که را نور پنج تن آل عبا فرا گرفت؛ در دنیا متابعت می نماید و پیرو دین است.

هر که را نور فرا نگرفت؛ در دنیا گمراه می باشد. دیگر، هر که از فاضله ی طینت حضرت محمد صلی الله با گل او تخمیر شد در دنیا ایمان می آورد زیرا از برون احمد ندا در دهد از درون محمد پاسخ دهد.

بر تو گفتم بس کلام جان فزا                 با دلیل و عقل، اخبار ای کیا

دستکوبی کن نما شُکر خدا                  پیرو جعفر رسد بر مدعا

هرکه زین ره سرکش آمد در جهان          رَه نیابد هیچ گه اَندر جَنان

دیو دائم در کمین است ای جواد            تا رُباید او متاعت همچو باد

حربه ات ذکر است، رانَد دیو را               تا توانی باش در ذکر خدا

نعمت حق را هر آن شد ناسپاس           در جهان و آخرت اندر هَراس

خوف فقر و ناقه کن از خود جدا              تا رَسی اندر جهان بر مدعا

غم زِ بهرِ رزق از دیو دَنی است              دیوِ نَفسَت بدترین مدعی است

فکرِ باطل را زِ دل، زایل نما                    دست شُو غیر از خدا، از ماسِوا

س- بار امانت چیست؟

ج- امری است که زمین و آسمان‌ها از آن سرپیچی کردند. جز آدم احدی نمی‌توانست بار امانت را بکشد. نور خدا از هر شیئی گذشت مانند شیشه که نور خورشید از آن عبور می‌نماید؛ جز خاک که از بس جنس آن ثقیل بود نور حق را به خود جذب نمود؛ همچون آیینه ای که چون جیوه دارد، عکس در آن نمایان می‌گردد. یکی از نام‌های مبارک علی علیه السلام ابوتراب است و محمد و علی آیینه ی تمام نمای خدا می‌باشند.

دیگر بار امانت، عشق به خداوند به همراه اختیار است که موجودی به جز بشر، اختیار از خود ندارد.

عاشق آمد آدمی، نی گاو و خر                 جز زِ عشق حق، زِ جمله درگذر

قدر خود بشناس پیشش مرده باش           از گناهِ خویش، در اندیشه باش

ظاهرت باشد صغیر امّا کبیر                      باطنت چون عرشِ اعظم شد رفیع

چون خُوری در فعل ارادت او نمود                آزماید بندگان را آن وَدود

تا نمایی عدل و دادی برقرار                      ظلم و جور و کین بگذاری کنار

ترسَمت مغرور گردی ای جواد                   تو دهی سرمایه ی خود را به باد

تا نگویی وصلِ حق اکنون شدم                 غیرِ من هر شئی می‌باشد عدَم

این منیّت می‌کند کارَت خراب                    رو سیَه گردی رود چون آفتاب

ایمنی بودی کنون آتش شدی                   بهر آتش تو کنون کامل شدی

گر شود این زِ آتش دورتر                          رو سیاهیَش شود ظاهر به دهر

آنکه را حق داده علم و معرفت                   کار او نیکو شوَد در عاقبت

اگر توفیق حق یارَت نشود؛ بارَت به منزل نرسد؛ رو شکر کن که به طاعتت واداشت. هرگز "من" نگو تا چو شیطان سرنگون گردی.

گر حق ندهد توفیق بارَت نرسد منزل          خواهی مددی از حق، دستی تو برآر از دل

با ناله و زاری باش اندر رهِ او، ای دل           یک دَم بنما فکری، از حق، تو مَشو غافل

س- خداوند قادر بود بنی آدم را همه به یک دَم خَلق کند و بدون آن که زحمتِ دنیا را ببینند، آنها را به بهشت می برد؟

ج- وقتی خدا روح را آفرید، سئوال کرد، من کیستم؟ روح از روی ناز گفت: بگو پس من چیستم؟ خداوند از حکمت، ما را در انبانِ تن محبوس نمود، تا خود را بشناسیم.

کرد روحِ ما خدا اندر قفَس                          تا شویم بیرون از کِبر و هوس

ناز کمتر کُن تا نازت کِشند                          عجز پیش آور تو را در بر کِشَند

س- چه چیز سبب ایجاد مخلوقات گردید؟

ج- چنانچه خداوند که قادر مطلق است مخلوقات را نمی آفرید، عاجز بود و خداوند هم از عَجز بری میباشد.

س- آیا قرآن از گردش زمین اسم برده؟

ج- در سوره ی قمر و دیگر در کلمه ی دحو به معنی گردش کردن، در دعای سمات هم از گردش زمین اسم برده.

س-علم امروزه کره ی ماه را تسخیر نموده آیا در قرآن که چنین عملی پیش بینی شده؟

ج- قرآن می فرماید سخر السماوات و الارض یعنی بشر زمین و آسمانها را تسخیر خود می نماید.


[ چهارشنبه 04/5/1 ] [ 12:26 عصر ] [ شهید علی طاهریان ] [ نظر ]

اسماء الله

س- خداوند دارای چند اسم است؟

ج- خداوند را چهار هزار نام است. فقط هزار نام او در این عالم است و سه هزار اسم دیگرش در ملکوت اعلاست.

س- علت چیست که خدا را نام های مختلف است؟

  ج- هر نامی در جایی تاثیر دارد مانند رزّاق که به بندگان می دهد، به اسم یا غفور، بخشنده است به همین دستور.

س-آیا صفات از ذات جداست؟

ج-صفات خدا از ذاتش جدا نیست؛ مانند سخنان که از روح جدا نیست لیکن کِثرت از ذات و صفات جداست.

س- قدرت خدا را بیان نمایید؟

ج-خداوند، جهان به این عظمت را با میلیاردها فلک و ستارگان و کهکشان ها بنا نهاده ودر این فضای لا یتناهی معلق و بدون ستون برپا داشته که هر یک به کار خود مشغول اند. قوه جاذبه و دافعه بدین طریق ایجاد شد و به وسیله ی آنها میوه و گیاهان را لطیف و شیرین نموده است. حتی تمام سوخت از چوب، نفت و... از ذخیره های گرمایی می باشد، آیا چنین خدایی قابل ستایش نیست.

س-اول رحمت بود یا غضب؟

ج-رحمت در ذات بود لیکن غضب در اثر معصیت آفریده شد.

جمع کردم جوهر گفتار را           تا بفهمی نکته های دلربا

س- چگونه خدا بی نیاز است؟

ج- مُلکِ خدا مانند آینه ای است که هر چیزی در آن بمانند عکس نمایان گردد؛ چون دوربین عکاسی عکس برداری می شود.

س- چگونه خدا سمیع است؟

ج- بمانند ضبط صوت صدا را ضبط می نماید، زیرا عالَم همه جاسوس خداست.

س- شمه ای از مهربانی خدا را بیان نمایید؟

 

ج- روزی حضرت موسی جانب طور روان بود. شخصی جلو آمد و گفت: یا موسی کجا می روی؟ حضرت موسی فرمود: می روم برای مناجات خداوندِ غفور. گفت: یا موسی پیغامِ مرا به خدایت برسان و بگو فلان بنده ات می گوید؛ نه روزی تو را می خواهم، نه عمر تو را و نه به تو نیازی دارم. وقتی به کوهِ طور رسید؛ شرم داشت پیغام را به خدا برساند. خداوند فرمود: به آن بنده که گفت به تو احتیاج ندارم و روزی و عمر تو را نمی خواهم بگو، خداوند می فرماید: اگر تو ما را دوست نداری ما تو را دوست می داریم و اگر روزی و عمر ما را نمی خواهی ما به تو می دهیم. وقتی حضرت موسی از مناجات برگشت؛ آن شخص گفت: خدایت چه گفت؟ گفت: خدا فرموده به بنده ام بگو؛ اگر تو ما را نمی خواهی ما تو را می خواهیم و اگر روزی و عمر نمیخواهی ما به تو می دهیم. آن شخص سر به سجده نهاد و جان را به جان آفرین تسلیم نمود.


[ چهارشنبه 04/5/1 ] [ 12:13 عصر ] [ شهید علی طاهریان ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

شهید شاعر حاج علی آقا طاهریان، در سال ۱۲۹۵ ه.ش در شهرستان سمنان چشم به جهان گشود. ایشان همواره در طول زندگی به رعایت احکام و فرائض دینی اهمیت زیادی می دادند. اهمیت به کسب علم و دانش در کنار زهد و تقوی، امر به معروف از جمله رعایت حق الناس و نهی از منکر مثل مقابله با ظلم و دوری از غیبت و تهمت گوشه ای از طریق این شهید بوده است. ایشان از پرچمداران اسلام در جبهه ی حق علیه باطل بودند و در تاریخ نهم آذر سال ۱۳۶۰ طی عملیات فتح بستان به درجه ی رفیع شهادت نائل آمدند. اشعار حاضر مربوط به دیوان شعر ایشان می باشد که بنا بر وصیت شان انتشار می یابد. مزار این شهید شاعر در امامزاده یحیی سمنان واقع می باشد.
موضوعات وب
لینک های مفید
صفحات دیگر
امکانات وب


بازدید امروز: 31
بازدید دیروز: 53
کل بازدیدها: 93400