از سخنان محمد (ص)-3
ارجمندی یا توانگر گشت خوار عالمی در نزد جاهل رحمت آر
بی نوا گشتی اگر در روزگار شو جدا بر شهرِ دیگر کن قرار
بدترین مَرد است دانم در جهان خوار و بی مقدار خوانَد دیگران
آنچه شد در نزد حق زان دل سپار مالِ مردم را به مردم واگذار
از همه زاهدتر آمد ای همام که کند پرهیز از مالِ حرام
از همه باشد سخی تر آن کسی که زکوة مالِ خود داده بسی
روزیت اَر تنگ گردد در جهان صدقه ده روزی رسد از آسمان
می نِهی بنیاد چیزِ نیک گَر تا به آخر در رسان ای نیک فر
سَر مَپیچ از عارفانِ نیک خو که پشیمان گردی ای مردِ نکو
از گُنه باشد عقوبت پیشتر که کنی کفرانِ نعمت بیشتر
شد قوی تر از همه هنگامِ خشم لب فرو بست وزان پوشید چشم
بُردباران را شناس اندر جهان در توانایی گذشت از دشمنان
هر که خوشخو شد شبیه آید به من خُلقِ نیکو طینتش باشد زِ من
گویمت باشد اشدّ، اندر جهاد وآنکه در توبه گنه یک سو نهاد
شد دلیر آنکه جلو گیرد هوس نی به میدان سر زِ تن کرده جدا
عابد آن باشد که او اندر جهان از فرائض سر نپیچد هر زمان
رتبه ی نیکوترین روزِ شمار هست قرآن خوان و هم شب زنده دار
نفسِ سرکش را نمایی گر مهار تو به جنات نعیم گیری قرار
دانش آموزید اَر چین است و هند تا که سود هر دو دارینت دهند
هست دانشمند آنکس در جهان جمع کرده دانشش با دیگران
گَر زِ روزی مرد بنماید قرار روزیَش در پی درآید سایه وار
شکر مردم اَر تو ننمایی ادا شُکرِ خالق را نیاوردی به جا...
دیوان شهید-صفحات 110 و 111
توسط : شهید علی طاهریان